Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-08@11:54:54 GMT

جای خالی آقای مقدم و رفقا در تلویزیون!

تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۴۸۱۷۷

جای خالی آقای مقدم و رفقا در تلویزیون!

ماجرای تولید فصل هفتم سریال «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم به بحث داغ رسانه‌ها بدل شده. جدای از رویکرد‌های مختلف نسبت به تولید فصل هفتم این سریال، آنچه اهمیت دارد این است که تلویزیون بعد از «پایتخت ۶» عملا یکی از مهمترین و پرکارترین کارگردان‌هایش را از دست داد. سیروس مقدم بعد از حواشی آخرین پایتخت، با تلویزیون قطع همکاری کرد و پروژه‌هایش در شبکه نمایش خانگی هم موفقیتی به دست نیاوردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مقدم از معدود کارگردان‌هایی بود که دست کم هرسال یک سریال تولید می‌کرد و از آنجایی که نبض مخاطبان را در دست داشت، اکثر آثارش مورد توجه قرار می‌گرفتند و حتی در بازپخش هم با استقبال روبه‌رو می‌شدند. به بهانه پررنگ شدن بحث تولید «پایتخت» و احتمال همکاری مجدد مقدم با تلویزیون و همچنین به بهانه بازپخش سریال «چاردیواری» به کارگردانی مقدم از شبکه آی‌فیلم، مروری داریم بر مهم‌ترین آثار این کارگردان.

به گزارش فیلم‌نیوز، سیروس مقدم از جمله کارگردان‌هایی بود که حتی ضعیف‌ترین آثارش هم جزو سریال‌های پرمخاطب تلویزیون قلمداد می‌شدند و از این جهت حضورش اهمیت زیادی برای این رسانه داشت.

به‌سوی افتخار | شبکه سه | ۱۳۷۷

«به سوی افتخار» سال ۷۷ با کارگردانی سیروس مقدم و براساس فیلمنامه‌ای از سعید سلطانی تولید شد؛ سریالی که می‌توان آن را نقطه شروع سریال‌سازی با موضوع فوتبال در تلویزیون دانست. سریال درباره یک مربی با اخلاق فوتبال بود که حاضر به باج دادن به مافیای فوتبال نمی‌شد و به همین دلیل از تیم دسته اولی که هدایتش را برعهده داشت، به یک تیم دسته سوم تبعید شده بود! با این حال تلاش می‌کرد همین تیم را احیا کند و به اوج برساند. سیروس مقدم تلاش کرده بود در بستر یک داستان پرکشش، نقدی به مافیای فوتبال داشته باشد. شخصیت هادی خضوعی به عنوان محور سریال، یکی از کاراکتر‌های ماندگار در کارنامه سیروس مقدم و همچنین داریوش ارجمند به حساب می‌آید. نکته قابل توجه اینکه ارجمند که علاوه‌بر بازی در نقش اصلی سریال «به‌سوی افتخار» بازنویسی نهایی فیلمنامه این مجموعه را هم برعهده داشت.

مسافر | شبکه پنج | ۱۳۷۹

یکی پرطرفدارترین سریال‌های سیروس مقدم در دهه هفتاد، «مسافر» بود؛ سریالی که در ادامه موج ساخت آثاری با محوریت اعتیاد تولید شده بود، اما به لحاظ ساختار و محتوا و همچنین انتخاب بازیگران با هیچ‌یک از آن‌ها قابل مقایسه نبود. سیروس مقدم آن سال برای بالا بردن اعتبار سریالش از ابوالفضل پورعرب، ستاره دهه شصت و هفتاد سینما دعوت به همکاری کرد و حضور پورعرب به یکی از امتیاز‌های مهم فیلم بدل شد. پانته‌آ بهرام قبل از «مسافر»، به عنوان یکی از چهره‌های مطرح تئاتر، شناخته شده بود، اما برای مخاطبان سینمایی و تلویزیونی، چهره اشنایی نبود. او سال ۷۰، جایزه اول بازیگری نمایش «مرگ یزدگرد» را گرفته بود و در چند تئاتر دیگر هم موفقیتش را نشان داده بود. مقدم با انتخاب بهرام هم اتفاق مهمی را رقم زد. او در مصاحبه‌ای گفته بود که شخصیت منیژه در مسافر را از روی یکی از دوستانش گرفته و به دلیل شباهت بهرام با او و همچنین بازی قابل قبولش در تئاتر او را انتخاب کرده است. ابوالفضل پورعرب، پانته‌آ بهرام و آنا نعمتی سه بازیگر اصلی این سریال بودند و روایت عاشقانه متفاوتی را پیش می‌بردند. مقدم از همان زمان به‌خوبی نبض مخاطب را در دست داشت و می‌دانست چطور از سوژه‌ای نه چندان جدید، روایتی تازه بیافریند که آن‌ها را جلب کند.

نرگس | شبکه سه | ۱۳۸۵

سیروس مقدم در سال ۱۳۸۵ براساس فیلمنامه مسعود بهبهانی‌نیا سریالی ۷۰ قسمتی به اسم «نرگس» ساخت که به عنوان اولین سریال درام شبانه تلویزیون شناخته می‌شد. پخش شبانه این سریال و درام جذابی که مقدم برای آن در نظر گرفته بود باعث شد میزان استقبال از آن به حدی برسد که تماشای آن به یکی از ضرورت‌های زندگی ایرانی‌ها تبدیل شود. داستان سریال درباره دو خواهر به نام‌های نرگس و نسرین که خلق‌وخویی کاملا متفاوت داشتند. نرگس به عنوان شخصیت اصلی سریال، مغز متفکر بود و نسرین مدام سر ناسازگاری داشت. در این بین پای شخصیت منفی شوکت هم به میان می‌آمد و جدال میان نرگس و شوکت به یکی از جذابیت‌های آن تبدیل می‌شد. سیروس مقدم در طول ساخت سریال با بحران بزرگی روبه‌رو شد. پوپک گلدره، بازیگری که در ۳۶ قسمت ابتدایی سریال، نقش نرگس را ایفا کرده بود یک مرتبه با حادثه‌ای تلخ از دنیا رفت و سریال مدتی متوقف شد. بعد از آن بود که با تغییر بازیگر، سایر قسمت‌ها با ستاره اسکندری ضبط شد و پیش رفت. این سریال به خاطر بازی زهرا امیرابراهیمی وارد لیست سیاه تلویزیون شد و هیچ‌وقت بازپخش آن روی آنتن نرفت.

اغما | شبکه یک | ۱۳۸۶

بعد از اینکه علیرضا افخمی سریال ماورایی «او یک فرشته بود» را سال ۱۳۸۴ ساخت و بسیار مورد توجه قرار گرفت، سیروس مقدم دو سال بعد برای رمضان ۱۳۸۶ سریال «اغما» را براساس فیلمنامه افخمی کارگردانی کرد. محوریت داستان درباره محک زدن ایمان یک دکتر مغز و اعصاب به نام دکتر پژوهان بود. بعد از مرگ همسرش ایمانش را به خدا از دست داده و با ورود فردی به نام الیاس در زندگی‌اش کم‌کم از مسیر همیشگی فاصله می‌گرفت. یکی از ویژگی‌های مهم «اغما» این بود که شیطان را در قالب یک فرد مذهبی به تصویر می‌کشید؛ مردی به ظاهر مومن با ریش بلند و لباس سراسر سفید که هیچ‌کس نمی‌توانست شک کند حتی یک ذره هم به شیطان شباهت داشته باشد. بازی امین تارخ و حامد کمیلی در این سریال بسیار مورد توجه قرار گرفت و با بازدید بسیار زیادی روبه‌رو شد.

رستگاران | شبکه سه | ۱۳۸۸

سریال «رستگاران» هم سوژه جذابی داشت و هم به نسبت سایر آثار مقدم، متفاوت‌تر به نظر می‌رسید. اولین تجربه فیلمنامه‌نویسی سعید نعمت‌الله با این سریال رقم خورد و اولین همکاری مشترک میان مقدم و نعمت‌الله از همینجا شکل گرفت. داستان سریال درباره دختری بنام خجسته بود که در پی ناپدید شدن شوهرش احمدرضا به تهران می‌آمد را رد و نشانی از او پیدا کند. رفته‌رفته راز‌هایی پیش رویش فاش می‌شد که روی شناخت او از همسرش تاثیر می‌گذاشت. این سریال اول تیر سال ۸۸ درست در بحبوحه اوضاع و شرایط بعد از انتخابات دوره دهم روی آنتن رفت؛ زمانی که خیلی‌ها تلویزیون تماشا نمی‌کردند و اوضاع نابسامانی در جریان بود. این سریال با اینکه می‌توانست به کاری شدیدا پرمخاطب در کارنامه کاری او تبدیل شود، اما به خاطر جو ناآرام آن ایام، آنطور که انتظار می‌رفت دیده نشد.

چاردیواری | شبکه یک | ۱۳۸۹

بعد از «رستگاران»، مقدم وارد دوره‌ای جدید در عرصه سریال‌سازی شد؛ دوره‌ای که می‌شود آن را دوره پرکاری و سلطنت سیروس مقدم در تلویزیون نامید. مقدم در این دوره خودش را از قید سریال‌سازی در دفاتر مختلف رها کرد و با همسرش الهام غفوری، تیمی جدید و حرفه‌ای به وجود آورد. او در دوره جدید، نظم خاصی به سریال‌هایش داد و بعد از هر سریال کمدی، یک سریال درام یا حتی تلخ و حادثه‌ای ساخت و این ترتیب را به طور مداوم پی گرفت. یکی از کمدی‌های موفق سیروس مقدم در این دوره، «چاردیواری» بود؛ سریالی که فیلمنامه‌اش را محسن تنابنده و سعید آقاخانی نوشته بودند و حتی در بازپخش هم اثری قابل‌قبول و موفق به نظر می‌رسد؛ همکاری میان تنابنده و مقدم بعد از این ادامه پیدا کرد و نهایتا به «پایتخت» رسید. داستان سریال درباره ازدواجی صوری پسری بیکار با دختری متمول بود که با دردسر‌های زیادی روبه‌رو می‌شد؛ سوژه‌ای شاید در ظاهر تکراری که به خاطر پرداخت موفقش استقبال زیادی به همراه داشت.

پایتخت | شبکه یک | ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹

سریال «پایتخت» تحولی در زمینه کمدی‌سازی ایجاد کرد. این سریال با اینکه در دقیقه نود برای نوروز ۱۳۹۰ ساخته شد و به آنتن رسید، به‌رغم آن که ستاره نداشت، خوش درخشید و زمینه معرفی و جلب توجه بیش از پیش بازیگرانش را فراهم کرد. میزان استقبال از سریال به جایی رسید که از همان زمان انتظار‌ها برای ساخته شدن ادامه آن بالا رفت. علاوه بر شخصیت‌های نقی، ارسطو، هما و باباپنجعلی که در فصل اول بسیار مورد توجه قرار گرفتند، در هر فصل شخصیت‌هایی به سریال اضافه شد که می‌توانستند نماینده گروهی از جامعه باشند. همکاری سیروس مقدم با محسن تنابنده و زنده‌یاد خشایار الوند در تولید این سریال نتیجه مهمی در پی داشت و «پایتخت» فصل به فصل پخته‌تر شد و به جایی رسید که در فصل پنجم حداعلای شخصیت‌پردازی، کارگردانی، بازیگری، فیلمنامه، پروداکشن و … را در آن شاهد بودیم. در وصف موفقیت سریال همین بس که تعداد بازپخش‌هایش نه تنها دلزدگی ایجاد نکرده که طبق آمار رسمی صداوسیما، همواره درصد بالایی از رضایت را دارد. سیروس مقدم بعد از فصل ششم پایتخت و حواشی که برای آن به وجود آمد، دیگر فعالیتی در تلویزیون نداشت و حالا باید دید با فصل هفتم این سریال باز می‌گردد یا خیر.

تا ثریا | شبکه یک | ۱۳۹۰

یکی از چالش‌برانگیز‌ترین سریال‌های سیروس مقدم، «تاثریا» بود که براساس فیلمنامه سعید فرهادی ساخته شد. ماجرا درباره زنی پا به سن گذاشته به اسم ثریا بود که در محله و جلسات قرآن همه رویش حساب می‌کردند. او به عنوان پرستار به خانه سرهنگی می‌رفت و بعد هم مخفیانه به اعقد او درمی‌آمد. مشکلات مالی ثریا با پسر سرهنگ باعث می‌شد سرهنگ او را تهدید کند که ماجرای عقد را به فرزندانش لو می‌دهد و نهایتا این مسئله باعث درگیری ثریا و سرهنگ می‌شد و چادر ثریا زیر پای سرهنگ گیر می‌کرد و پس از سقوط از پله‌ها به قتل می‌رسید. قتل سرهنگ به واسطه چادر ثریا به یکی از چالش‌های مهم سریال تبدیل شد و نهایتا به جایی رسید که سریال با سانسور‌های زیادی روی آنتن رفت. بازی آزیتا حاجیان و تلاطم روحی و عذاب وجدانی که بسیار موفق به نمایش می‌گذاشت در کنار روند جذاب درام باعث شد مخاطبان زیادی آن را دنبال کنند.

چک برگشتی | شبکه یک | ۱۳۹۰

در «چک برگشتی»، مقدم یک کمدی انتقادی ساخت. ماجرا از این قرار بود که یک نماینده مجلس ساده و بی‌شیله‌پیله، وارد ماجرایی عجیب می‌شد و همراهی‌اش با یک شرخر دیدش را نسبت به زندگی عوض می‌کرد. مقدم اینبار هم سریال کمدی‌اش را براساس فیلمنامه محسن تنابنده پیش برد و موفقیت دیگری رقم زد. بعد از فیلمنامه قرص و محکم تنابنده، بازی امیر جعفری و هدایت هاشمی کنار هم و تضاد‌های میان این دو شخصیت کریم و لطیف، از مهمترین دلایل موفقیت سریال بودند. فردی به اسم مشرفی که نماینده مجلس است، مدتی قبل پشت چک یک فرد را به عنوان ضمانت امضا کرده و حالا این چک خرج شده و به دست یک شرخر به اسم لطیف افتاده؛ زندانی که پس از آزادی از زندان هیچ شغل و پولی ندارد و باید ماهی دو سکه به عنوان مهریه به همسر سابقش بدهد. لطیف سراغ مشرفی می‌آید تا باهم دنبال صاحب چک بروند. این مسائل گره می‌خورد به ماجرای تبلیغات مشرفی برای ورود به مجلس و موقعیت‌های کمدی بامزه‌ای خلق می‌شود. هدایت هاشمی تا پیش از این سریال، به عنوان بازیگر تئاتر و سینما شناخته می‌شد و با «چک برگشتی» برای مخاطبان تلویزیونی شناخته شد.

میکائیل | شبکه یک | ۱۳۹۴

سیروس مقدم سال ۱۳۹۴ سریال پرمخاطب دیگری به نام «میکائیل» براساس فیلمنامه سعید نعمت‌الله کارگردانی کرد؛ سریالی با محوریت زندگی یک پلیس عاصی با بازی کامبیز دیرباز که ویژگی‌های خاص خودش را داشت و معتقد بود در جایی که قلدری و زور و خشونت، آرامش و امنیت را از مردم گرفته است، پلیس نمی‌تواند با روش‌های ملایم و بوروکراتیک و اداری، نظم را برقرار کند. داستان سریال ناکجا آبادی به نام ۶۰ کیلومتر روایت می‌شد که زور خلافکاران آن زیاد بود و پلیس محلی زورش به آن‌ها نمی‌رسد. در این شرایط بود که شخصیتی مثل میکائیل می‌توانست عرض اندام کند و به عنوان یک قهرمان، دل مخاطبان را به دست بیاورد. گرچه میکائیل نتوانست به اندازه سایر آثار مقدم جایگاهی در کارنامه‌اش به دست بیاورد، اما در زمان پخش بسیار مورد توجه قرار گرفت.

منبع: فرارو

کلیدواژه: سیروس مقدم تلویزیون شبکه آی فیلم قیمت طلا و ارز قیمت موبایل براساس فیلمنامه سیروس مقدم سریال درباره داستان سریال روبه رو شبکه یک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۴۸۱۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رخنه به قلب دشمن

  یکی از تازه‌ترین آثار نمایشی سیما که با این حال‌وهوا راهی آنتن شده، سریال «رخنه» به تهیه‌کنندگی مهدی شفیعی است. این سریال تلویزیونی کاری از گروه تولیدات حادثه‌ای مرکز سیمافیلم است که جایگزین «نون‌خ ۵» در شبکه یک شده است. در ادامه در گفت‌وگو با تهیه‌کننده و همچنین حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال جزئیاتی از اثر تازه تلویزیون را آورده‌ایم‌؛ همچنین نگاهی به کارنامه کاری سازندگان و بازیگران رخنه داشتیم و از اهمیت ساخت آثار با چنین محتوایی گفتیم. 
   
قصه موفقیت‌ها
بدیهی است که توانمندی‌های علمی و نظامی هر کشور بخشی از افتخارات آن است و مسببان این پیشرفت نیز درخور ستایش هستند و در جایگاه قهرمان، شنیدن، خواندن و تماشای زندگی‌شان الهام‌بخش و در صورت پرداخت هنرمندانه جذاب است. به‌همین‌خاطر هم به لحاظ استراتژیک و همنوایی با سیاست‌های کشور و رسانه‌ملی لزوم به‌تصویرکشیدن قصه‌هایی از این دست احساس می‌شود و هم می‌تواند برای مخاطبان به‌ویژه نسل جوان تأثیرگذار و درعین‌حال سرگرم‌کننده باشد. سریال رخنه، قصه‌ای را در همین راستا روایت می‌کند. قصه‌ای به قلم مریم امینی که هم وجوه ملی و معمایی دارد و هم عشق و عاطفه و ارزش‌های خانوادگی در آن تنیده شده است. به همین سبب می‌توان انتظار داشت که موتور جذابیت این قصه خیلی زود گرم شود و مخاطبان شبکه یک سیما را به‌صورت شبانه با خود همراه سازد. حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال در این خصوص به جام‌جم می‌گوید: جدای از بحث جاسوسی، ترور و علم به روابط خانوادگی هم در فیلمنامه پرداخته شده و چالش‌های خانوادگی به‌خوبی در مشکلات کاری شخصیت‌ها نمایان است. این ارتباط به‌خوبی در قصه درآمده است تا جایی که گاهی فراموش می‌کنم سازنده اثر هستم و درگیر قصه می‌شوم. به این ترتیب گمان می‌کنم کسانی که علاقه‌مند به فضای علمی و اکشن باشند با سریال همراه خواهند شد و دوستداران قصه‌های خانوادگی نیز از تماشای رخنه لذت می‌برند. رخنه، اولین همکاری مشترک وزارت دفاع سازمان حفاظت اطلاعات با سازمان صداوسیماست که هر شب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه روی آنتن می‌رود. این سریال برگرفته از خنثی‌سازی امنیتی‌ترین طراحی عملیات نفوذ و خرابکاری صنعتی سرویس اطلاعاتی موساد در سازمان هوافضای وزارت دفاع و صنایع دفاعی و موشکی این وزارتخانه است. سریال رخنه در ۳۰ قسمت تولید شده و همان‌طور که اشاره شد، مربوط به یکی از دانشمندان کشورمان است که روی موشک‌های ماهواره‌بر و فضایی تحقیق می‌کند و در این مسیر با تهدیدات و خطراتی از سوی بیگانگان روبه‌رو می‌شود. البته آن‌طور که دست‌اندرکاران سریال‌ گفته‌اند، داستان از تنوع گونه‌های متنوع برخوردار است و حوزه‌های امنیتی، علمی و خانوادگی را در بر می‌گیرد. رخنه علاوه بر پرداختن به ظرفیت‌های موجود در مراکز علمی و فناوری کشور در حوزه دفاعی به‌ویژه صنعت هوافضا و تلاش دانشمندان و نخبگان کشورمان در حوزه پدافندی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران و مخاطرات و تهدیدهایی که این افراد در مسیر کارشان با آن مواجه هستند به تصویر درآورده است. در مجموعه رخنه، شهرام نجاریان مدیر تصویربرداری، حدیث نیکرو مدیر برنامه‌ریزی، شهرام متولی‌باشی صدابردار و هومن معصومی طراح صحنه هستند. حسین زندباف و محمدمصطفی رجبی به‌صورت مشترک کار تدوین را انجام دادند. موسیقی سریال نیز اثری ازآلبرت آراکلیان است.این سریال در لوکیشن‌های متفاوت تصویربرداری شده که از جمله آنها لوکیشن‎‌هایی اطراف تهران و همچنین خارج از کشور در ترکیه است. 
مهدی شفیعی که پیشتر تهیه‌کنندگی آثار متنوعی در تلویزیون مانند «تبوتاب» را برعهده داشته، او در سریال تب‌و‌تاب ملودرامی خانوادگی را به کارگردانی داریوش مختاری به تصویر کشیده بود که به نظر می‌رسید فضایی آرام و به لحاظ مناسبات تولید جمع‌و‌جورتر داشته باشد، هرچند خودش در گفت‌وگو با ما اذعان کرد که آن سریال هم به‌ظاهر این‌گونه بوده و در عمل به خاطر وجود شخصیت‌های متعدد در فیلمنامه و لوکیشن‌های متنوع با چالش‌های خاص خود در تولید مواجه بوده است. 
شفیعی درباره سریال جدیدش که با تغییر کارگردان مواجه شد، به جام‌جم می‌گوید: آقای غفاری در بخشی از کار حضور داشتند و بعد، آقای لوافی ادامه کار را در دست گرفتند که بخش زیادی از کار را شامل می‌شد. در خط اصلی قصه سه فضا داریم که یک‌خطی آن درباره یک دانشمند حوزه موشک ماهواره‌بر است که با تهدیداتی روبه‌رو می‌شود و بقیه قصه جلو می‌رود. بخشی از قصه برگرفته از واقعیت است اما طبیعی است که وارد فضای دراماتیک می‌شود و جایی بین واقعیت و قصه است. در حقیقت یک گرته‌برداری از شخصیت‌های متفاوت کردیم. یعنی مخاطب می‌تواند هر کسی را جای این شخصیت بگذارد اما مهم‌ترین آدم‌های فعال در این حوزه را می‌توان در این کاراکتر مشاهده کرد. 
وی ادامه می‌دهد: به ‌نظرم این کار، از نظر پروداکشن و فضاهایی که تجربه کردیم و موضوع و رفت‌و‌آمدها پرچالش بود و از کار قبلی من فاصله داشت. البته همزمان با کار قبلی چند سالی، درگیر فیلمنامه این کار بودم که سال قبل به تولید رسیدیم. 
شفیعی در مورد نقش‌های اصلی قصه توضیح می‌دهد: چند نقش اصلی داریم اما می‌توان گفت رامتین خداپناهی و نادر فلاح نقش‌های اصلی هستند. دیگر بازیگران این اثر به تناسب قصه به کار اضافه می‌شوند. 
این تهیه‌کننده درباره استفاده از پرونده‌های واقعی برای نگارش این سریال عنوان می‌کند: در واقع با پرونده‌های سازمان حفاظت اطلاعات و هوافضا سروکار داشتیم و با بخش صنایع وزارت دفاع هم در ارتباط بودیم. زیرمجموعه‌های وزارت دفاع در این کار دخیل بودند. وی می‌افزاید: تولید ما یک سال طول کشید اما از قبل هم هفت، هشت ماه درگیر پیش‌تولید و قبل از آن درگیر فیلمنامه بودیم. نویسنده، خانم مریم امینی از ابتدا درگیر ماجرا بود. ایشان نویسنده جوانی است که قبل از این «زندگی از نو» را در کارنامه خود داشت. این کار محصول تولیدات حادثه‌ای سیمافیلم است و به همین خاطر در این سریال شاهد صحنه‌های اکشن بسیاری خواهیم بود.  این تهیه‌کننده درباره محور اصلی سریال بیان می‌کند: نکته کار این است که حجم بسیاری از موضوعات را داشتیم و در اجرا از ویژوال افکت و بدلکاری استفاده کردیم. به همین خاطر کار سنگینی بود که به یک اثر پرچالش تبدیل شد. 
شفیعی در مورد لوکیشن‌ها هم می‌گوید: لوکیشن‌ها ایران و ترکیه بود. در تهران نقاط متفاوتی داشتیم که اطراف تهران و حاشیه را هم شامل می‌شد. مثل خجیر و پردیس و... . اثر قبلی من به نظر شهری می‌رسید و به چشم نمی‌آمد که پراکندگی لوکیشن دارد. با این حال کار جدید به لحاظ بصری متفاوت‌تر است، چون فضاهای متفاوت‌تری دارد. چالش‌های بزرگ‌تری هم نسبت به قبلی داشتیم. ۷۰ بازیگر جلوی دوربین رفتند که بالای ۴۰، ۵۰ بازیگر نقش جدی داشتند و چهره‌های زیادی حضور داشتند. هنرورها هم بالای ۱۰۰۰ مورد بود. در این کار هم چهار معرفی چهره داریم که آتیه‌دار هستند. در کنارشان، کم‌وبیش بچه‌های تئاتری هم حضور دارند. از ژانرهای ترکیبی زیادی استفاده کردیم که از ملودرام خانوادگی تا علمی و امنیتی و معمایی را شامل می‌شود. 
   
تجربه دوباره تعلیق و هیجان
اگر از علاقه‌مندان به آثار نمایشی هستید که در آنها صحنه‌های پرتعلیق، شلیک و اکشن نشان داده می‌شود، «رخنه» انتخاب خوبی برای شماست؛ چراکه در فضایی ایرانی، با قصه‌ای ملی که نشانه‌هایی در متن و فرامتن به مسأله هویت، اقتدار، امنیت، پیشرفت و البته خانواده ایرانی دارد، می‌تواند لحظات پرکششی را در روایت ایجاد کند.  حمیدرضا لوافی، کارگردان سریال رخنه پیش از این سریال «شهباز» را کارگردانی کرد که اخیرا باردیگر از آنتن شبکه فراتر در حال پخش است. او در شهباز نیز با قصه‌ای سروکار داشت که هم وارد فضای پلیسی و معمایی می‌شد و هم روایت‌های عاطفی داشت. او در سریال رخنه نیز فضایی اکشن و امنیتی را در قصه تجربه کرده است که بی‌ارتباط به اثر قبلی او در تلویزیون نیست. هرچند خود علاقه‌مند است کارگردانی در ژانرهای متفاوت را در کارنامه خود داشته باشد. وی در این‌باره و در گفت‌وگو با ما بیان کرد: کارهایی که در این ژانر کردم، موفق‌تر بوده و بیشتر دیده شده است. چون سابقه سریال شهباز را داشتم، حس کردم می‌توانم از عهده این کار بربیایم. من از جایی به بعد به کار اضافه شدم و از آن زمان تمام تلاشم را کردم که ساختار سریال به‌دلیل تغییر کارگردان آسیب نبیند. همچنین جذابیت و هیجان کار تا آخر حفظ شود. وی ادامه می‌دهد: مشتاق هستم ژانرهای دیگر را تجربه کنم. البته چون سال‌ها برای تلویزیون می‌نوشتم، ژانرهای دیگر را هم تجربه کردم. علاقه زیادی به ژانر اجتماعی دارم ولی پیشنهادهایی که سر راهم در کارگردانی قرار گرفته، من را بعه سمت ساخت آثار اکشن و امنیتی برده است.البته آنچنان که شفیعی در گفت‌وگو با ما بیان می‌کند، این سریال را علی غفاری کارگردانی می‌کرده اما پس از مدتی از گروه جدا می‌شود و عمده کار با کارگردانی لوافی به تصویر کشیده شده است. همچنین لوافی در کارهای پس‌تولید، حاضر بوده است. 
غفاری کارنامه متفاوتی در سینما و تلویزیون دارد. از «چراغ قرمز» بگیر تا «استرداد» که هم به لحاظ ژانر و هم کیفیت در دو فضای متفاوت سیر می‌کنند. در تلویزیون نیز فصلی از سریال«بچه مهندس» را کارگردانی کرد که اتفاقا فصلی بود که هم مخاطبان آن را پسندیدند و توجه مثبت منتقدان را در پی داشت. 
در ادامه گفت‌وگو با لوافی، این کارگردان در مورد چالش‌هایی که در این این سریال به‌دلیل ژانر آن و همچنین عدم حضور در ابتدای کار داشته است، توضیح می‌دهد: با چالش‌هایی روبه‌رو بودم اما تجربه سریال شهباز خیلی کمک کرد. عوامل پشت‌صحنه و همچنین مقابل دوربین خیلی همراهی کردند و زود توانستم با بازیگران هماهنگ شوم. 
وی اضافه می‌کند: سعی کردم با نویسنده همراه باشم تا سکانس‌های گرفته‌شده، لطمه نبیند. او روی بخش‌هایی که تصویربرداری شده بود و بخش‌هایی که تغییر پیدا کرده بود، تسلط داشت و همین موضوع به من کمک می‌کرد تا قصه را جلو ببرم. لوافی می‌‎گوید: بیشترین جذابیت قصه برای من اهمیت حفظ جان دانشمندان برای کشور بود. در این سال‌ها قصه‌هایی با این محوریت ساخته شده اما تمرکز این سریال بیش از گذشته بر تلاش برای حفظ سرمایه‌های ملی بود. 
این کارگردان در مورد آشنایی قبلی با سوژه سریال نیز عنوان می‌کند: شاید با سوژه هوا و فضا و عرصه موشکی آشنایی نداشتم اما در به تصویر کشیدن اقدامات جاسوسان در به خطر انداختن جان دانشمندان در سریال قبلی تجربه داشتم. 
   
نقشی متفاوت از مرد نقش‌های منفی
نادر فلاح از بازیگران اصلی سریال است. بازیگری که پیش از این او چه در قاب تلویزیون، چه سینما و تئاتر نقش‌های به‌یادماندنی که به شیوه‌ای هنرمندانه اجرا شده‌اند، بسیار به خاطر داریم. او که سابقه طولانی در عرصه نمایش دارد برای عاشقان سینما پس از فیلم سینمایی «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» ساخته سامان سالور بیش از پیش شناخته شد. او برای حضورهای سینمایی‌اش هم برنده جایزه شده و هم طعم نامزدی در جشنواره‌ها را چشیده است. اخیرا او را در سریال آتش و باد در یک نقش منفی در جعبه جادو دیدیم‌؛ نقش سرخو که خود درباره‌اش به جام‌جم گفته بود: همیشه در انتخاب‌هایم تأثیرگذاری نقش در قصه و درگیری‌های دراماتیک او با دیگر شخصیت‌ها برایم اهمیت دارد. او در رخنه فراتر از تأثیرگذاری در قصه، نقش عباس را برعهده دارد که نقش اصلی است و بسیاری از وقایع حول کنش‌ها و واکنش‌های او شکل می‌گیرد وحتی در صحنه‌هایی که حضور ندارد، بسیاری از شخصیت‌ها درباره‌اش سخن می‌گوید. 
نقش دیگری که از این بازیگر در تلویزیون دیدیم در سریال عشق کوفی بود که سال گذشته روی آنتن رفت. وی در این سریال نقش مردی علوی و متعصب را بازی می‌کرد که به شغل قصابی مشغول بود اما دخترش به او و هم‌رزمانش خیانت می‌کند.  می‌شود گفت نقش‌های منفی تخصص این بازیگر است و پیش از دیگر نقش‌ها با ایفای آنها شناخته می‌شود. نقش دیگر او در این فضا با سریال زمین گرم در خاطره‌ها مانده است. بازی کم‌نقص و هنرمندانه او شخصیت استوار(پدر اصلان) را تأثیرگذار می‌کرد و حتی تا حد زیادی بار جذابیت مخاطبان به قصه را بر دوش می‌کشید. شخصیتی از اوج و به حضیض می‌رسد و فلاح باید تناقض‌های او در طول زمان را به تصویر می‌کشید. وی در مصاحبه‌ای درباره علاقه‌اش برای فاصله گرفتن از نقش‌های منفی بیان کرده بود: دوست دارم از نقش‌های منفی فاصله بگیرم، گرچه در تمام قصه‌ها شخصیت‌های منفی حس خوبی در مخاطب ایجاد نمی‌کند اما این نقش‌ها عملگرا هستند. ولی دلم می‌خواهد کمی از این شخصیت‌ها فاصله بگیرم و نقش‌هایی را بازی کنم که در عین عملگرا بودن، مثبت هم باشند و در ذهن مردم به‌عنوان شخصیت مثبت جا بیفتند و من به‌عنوان بازیگری تعریف نشوم که فقط نقش منفی بازی می‌کند. 
این بازیگر که توانایی در ادای لهجه کرمانی به‌علت اصالت خود دارد تا امروز در برخی نقش‌ها از این خصیصه در خدمت شیرین‌تر کردن اثر بهره گرفته است. البته توانایی او در نقش‌های کمدی فراتر از استفاده ابزاری از لهجه است و بیشتر بر شناخت او از مخاطبان سوار است. برای مثال در سریال زیرخاکی او در یکی از نقش‌های منفی که گاهی نوک‎زبانی حرف می‌زد در خاطره‌مان مانده است اما در قالب نقش‌های مثبت هم از این بازیگر توانایی سراغ داریم. همان‌طور که اشاره شد او در سریال رخنه، رخت شخصیتی متفاوت را بر تن کرده است تا بار دیگر گوشه‌ای از هنر خود در رشته نمایش را به رخ بکشد و باید دید آیا باز هم با موفقیت سر از این آزمون بیرون می‌آورد یا خیر. با توجه به آنچه فلاح درباره علاقه‌اش به نقش‌های مثبت اما عملگرا بیان کرده بود، انتخاب نقش عباس و حضور او در این نقش می‌تواند جامه‌عمل پوشاندن به همین خواسته باشد که البته با توجه به اصلی بودن این نقش، تأثیر بیشتری هم روی روند قصه خواهد داشت و فرصت خوبی برای درخشیدن دوباره یا درخشش بیشتر این بازیگر ۵۱ ساله باشد؛ فرصتی که پیش از این در ابعاد کمتر برای او رقم خورده بود. 
   
گزیده‌کار اما مؤثر
رامتین خداپناهی، دیگر بازیگری است که در سریال رخنه نقش محوری دارد و مقابل نادر فلاح، یک زوج هنری تازه و البته متفاوت را رقم می‌زنند. خداپناهی جزو بازیگران گزیده‌کار است که در حرفه و هنر خود، روشی منحصر‌به‌فرد دارد. یکی از پررنگ‌ترین خاطرات مخاطبان تلویزیون از بازیگران به نقش ستار بیابانی در سریال «فقط به خاطر تو» محصول سال ۱۳۸۲ برمی‌گردد. او که پیش از این هم آثاری را در سینما و تلویزیون داشت در این سریال شخصیتی هوشمند و البته جاه‌طلب را به نمایش گذاشته بود و پس از آن نیز در نقش‌های مختلف دیده شد که البته شمارشان با توجه به توانایی این بازیگر می‌توانست بیشتر هم باشد. یکی از نقش‌های متفاوت او در سریال بانوی عمارت بود که در فضایی تاریخی روایت می‌شد؛ خاطرتان باشد خداپناهی در این سریال نقش برادر بزرگ‌تر فخری (فخرالزمان) را بازی می‌کرد که مردی عاقل و خانواده‌دوست بود. آخرین نقش‌آفرینی او در تلویزیون باز در ژانر تاریخی در سریال گیل‌دخت بود که آن هم قصه‌ای از دوران قاجار را روایت می‌کرد. سریالی که سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ روی آنتن بود و این روزها بار دیگر از شبکه  آی‌فیلم پخش می‌شود. 
خداپناهی در سریال رخنه نیز ژانری متفاوت را تجربه کرده و نقشی متمایز را به‌عهده دارد که باید دید در قاب تصویر چگونه از آب در‌می‌آید. او در این سریال نقش یکی از فعالان بنام حوزه هوا و فضا را برعهده دارد که در ادامه قصه با پیچیدگی‌های شخصیت او بیشتر آشنا می‌شویم. 
لوافی‌(کارگردان) درباره تفاوت نقش دو بازیگر اصلی به ما می‌گوید: خیلی متفاوت از کارهای قبلی کارنامه آنهاست و توانمندی‌های شاخصی را از این دو عزیز می‌بینیم که پیش از این، شاهدش نبودیم. 
   
رخنه نقش‌آفرینان به قلب قصه
در سریال رخنه هم چهره‌های آشنا و مشهور حضور دارند و هم بازیگران جوان و کمتر شناخته شده که احتمالا این مجموعه نمایشی سکویی برای معرفی بیشتر آنان به مخاطبان خواهد شد. ترکیب چهره‌های تازه و حرفه‌ای در عالم بازیگری یکی از باورهای شفیعی در تولید سریال است که در «تب و تاب» نیز شاهدش بودیم. او در این خصوص به جام‌جم می‌گوید:از میان بازیگران متعددی که در سریال رخنه حضور دارند، می‌توان به نادر فلاح، رامتین خداپناهی، امیرحسین صدیق، بهرام ابراهیمی، مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، حدیث نیکرو، سپیده خداوردی، علیرضا جلالی‌تبار، ایوب آقاخانی، علیرضا مهران، علیرام نورایی، خسرو شهراز، اتابک نادری، افشین نخعی، شهین تسلیمی، آتیه جاوید، مهدی علیپور، حسن اسدی، امیر حامد و...اشاره کرد. 
مهدی علیپور در گفت‌وگو با جام‌جم درباره نقشش در این سریال بیان کرد: رخنه، موضوعی امنیتی ــ اطلاعاتی دارد که من نقش مهندسی را بازی کرده‌ام که درگیر یک قصه عاشقانه قدیمی است. 

نگاهی به سریال‌های تلویزیونی که در سال‌های اخیر با موضوع امنیتی عرضه شدند.
گاندو/ جواد افشار / ۱۳۹۸
خانه امن/ احمد معظمی/ ۱۳۹۹
گاندو ۲/ جواد افشار/ ۱۳۹۹
شهباز/ حمیدرضا لوافی/ ۱۴۰۱
محرمانه/ محمود معظمی/ ۱۴۰۲
ترور/ خیرا...  تقیانی‌پور/ ۱۴۰۲
رخنه/ حمیدرضا لوافی و علی غفاری/ ۱۴۰۳

دیگر خبرها

  • روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
  • نقش‌آفرینی بازیگر «لیسانسه‌ها» در «شب دیجور» محمود معظمی
  • جای خالی یک سریال ایرانی درباره حسن صباح 
  • دانلود سریال افعی تهران قسمت 10 با حجم رایگان
  • پخش «رخنه» سریال جدید تلویزیون از امشب
  • سریال «بدل» به تلویزیون می‌رسد
  • ادامه «بدقولی کنداکتوری تلویزیون» با رخنه شبکه یک
  • رفاقت قدیمی‌ با سیروس میمنت باعث بازی‌ام در «نون خ» شد/ در کرمانشاه ۱۰۰۰ نفر تست بازیگری دادند
  • رخنه به قلب دشمن
  • چرا پخش یک سریال از تلویزیون با بازی پژمان جمشیدی متوقف شد؟